بچه یه جور رفتار کنید که با مافیای بندر بریم سفر
رزی: چوویییاا تو بیا پیش من بشین
چویا: برو بابا 😐
*رزی وانمود کرد که داشت گریه میکرد*
رزی: اااههههههههههه بابا چویا نمیخواد من پیشش بشینم... فکر میکنه من روانی ام.. البته که راست میگه😐
چویا: برو بابا 😐
*رزی وانمود کرد که داشت گریه میکرد*
رزی: اااههههههههههه بابا چویا نمیخواد من پیشش بشینم... فکر میکنه من روانی ام.. البته که راست میگه😐
- ۱.۴k
- ۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط